بزرگ عارفان آیتالله سید علی آقا قاضی مدتها ریاضت میکشید و برنامه سلوکی داشت اما فتح بابی برایش روی نمیداد و هر روز شیداتر برای نماز به حرم حسینی(ع) مشرف میشد تا شاید فتحی و کشفی حاصل شود.
وی افزود: آیتالله نجابت شیرازی از شاگردان مرحوم قاضی ماجرا را چنین نقل میکند: آیتالله سید علی آقای قاضی که چهل سال در ریاضت بود و همچون کوهی استوار، استقامت ورزیده است به این زودی خسته نمیشود... و میگوید؛ هر چه بادا باد، در بحر جنون پا میزنم، امشب کشفی نصیبم شد، شد، نشد، نشد... من کشف نمیخواهم تمام مدت چهل سال، آن هم برای زرق و برق و کشف کرامتی، نه! من معرفت خودش را میخواهم، من خودش را می خواهم.
وی ادامه داد: آیت الله قاضی همیشه نماز مغرب و عشاء را در حرمین شریفین امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) به جا میآورد، اما این بار که به حرم حضرت ابوالفضل (ع) میرسد با خود میاندیشد که تا به حال در مدت چهل سال هیچ چیز از عالم معنا برایم ظهور نکرده، هر چه دارم به عنایت خدا و به برکت ثبات قدم است.
اردشیری از زبان آیتالله نجابت ادامه داد: در راه، سید ترکزبانی که دیوانه مینمود، به طرف مرحوم قاضی میدود و میگوید: سید علی، سید علی، امروز مرجع اولیا در تمام دنیا حضرت ابوالفضل(ع) هستند اما قاضی که متحیرانه قدم در وادی حایر قدسی حسینی(ع) میگذاشت، متوجه نمیشود که آن سید چه میگوید!
وی افزود: به حرم حضرت ابوالفضل میرود، اذن دخول و زیارت و نماز زیارت میخواند و میخواهد که مشغول نماز مغرب شود. تکبیرة الاحرام را که میگوید، میبیند که وضع در اطراف حرم حضرت ابوالفضل (ع) به طور کلی عوض میشود، آنگونه که نه چشمی تا به حال دیده و نه گوشی شنیده و نه به قلب بشری خطور کرده است. قرائت را کمی نگه میدارد تا وضع تخفیف یابد و بعد دوباره نماز را ادامه میدهد، مستحبات را کم میکند و نماز را سریعتر از همیشه به پایان میرساند. به حرم امام حسین (ع) نمیرود و به دنبال جایی خلوت به خانه رفته و برای اینکه با اهل منزل برخورد نکند به پشتبام میرود.
اردشیری ادامه داد: آنجا دراز میکشد و دوباره آن حال میآید و بیشتر میماند، تا اهل منزل سینی چایی را میآورند و آن حال از بین میرود. سپس نماز عشاء را میخواند و دوباره آن وضع بر میگردد؛ چیزی که تا به حال حتی به اقرار خود یک ذرهاش را هم ندیده است و حالا که دیده، نه میتواند در بدن بماند و نه می تواند بیرون بیاید.
وی افزود: دوباره که شام را میآورند، آن حال قطع میشود و نیمه شب دوباره بر میگردد و مدت بیشتری طول میکشد. آری بالاخره درهای آسمان برایش گشوده و فتح باب میشود و او را غرق در تحیر مینماید، چنانکه آیتالله العظمی قاضی(ره) پس از این ماجرا میفرمایند: آنچه را میخواستم، تماما به دست آوردم...
بقیه در ادامه مطلب....
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج